به گزارش عصر یکشنبه ایرنا، پروسه انتخاب سرمربی جدید تیم فوتبال امید تبدیل به یک کلاف سردرگم شده و با وجود وعدههای مختلف همچنان خبری از انتخاب سرمربی جدید نیست. برخی مدعی بودند فدراسیون فوتبال با توجه به مذاکره با چند مربی لیگ برتری، منتظر پایان فصل است تا از سرمربی جدید رونمایی کند. با وجود پایان لیگ بیست و چهارم اما خبری از انتخاب سرمربی جدید نیست و با گذشت نزدیک به ۲۰ ماه از پایان کار رضا عنایتی، نیمکت تیم فوتبال امید کماکان خالی است.
در حالی برخی رسانهها اواخر هفته گذشته از انتخابی سعید دقیقی به عنوان سرمربی جدید امیدها خبر دادند که سرمربی جوان فصل گذشته خیبر خرمآباد، دیروز در گفتوگویی اعلام کرد که برای حضور در تیم امید به جمعبندی نرسیده است.
تکاپو و تلاش فدراسیون فوتبال در چند ماه گذشته برای انتخاب سرمربی امید به نتیجه نرسیده تا این سئوال مهم مطرح شود که چرا نیمکت امیدها خریداری ندارد و حتی مربیان درجه چندمی که کارنامه قابل قبولی در سطح باشگاهی هم ندارند، به فدراسیون فوتبال نه میگویند.
این در شرایطی است که نشستن روی نیمکت تیم فوتبال امید که برای حضور در بزرگترین میدان ورزشی جهان یعنی المپیک میجنگند، اعتبار کمی ندارد و در شرایط طبیعی مربیان نباید آن را پس بزنند و باید از اینکه چنین پیشنهادی به آنها میشود، استقبال هم کنند. با این حال در دهههای گذشته همواره نیمکت تیم امید، کمتر مربیای را توانسته وسوسه کند و بسیاری از مربیان بدون اینکه مذاکره اولیه هم صورت بگیرد، نه گفتهاند.
عدم استقبال مربیان اسم و رسمدار و دارای کارنامه از نشستن روی نیمکت تیم امید، باعث شده که مربیانی که کارنامه کارنامه ضعیف و غیرقابل قبولی دارند، به نیمکت امید وصل شوند. البته چنین علاقهای یک تمایل دوطرفه هست و فدراسیون فوتبال هم با برخی انتخابهایی که در سالهای اخیر برای تیم امید داشت، نشان داد که برای آنها کمتر اهمیت دارد که چه مربیای و با چه روزمهای روی نیمکت تیم امید مینشیند، بلکه آنها به دنبال این هستند که یک مربی، فارغ از اینکه رزومه قابل قبول دارد یا ندارد، قبول کند که روی نیمکت امید بنشیند.
آخرین انتخابی که فدراسیون فوتبال برای تیم فوتبال امید داشت، آینه تمام نمای نگاهی است که این فدراسیون به امیدها دارد. رضا عنایتی اردیبهشتماه سال گذشته در حالی که تنها چند روز از سقوط پیکان به دسته اول با هدایت او نگذشته بود، به عنوان سرمربی تیم فوتبال امید انتخاب شد تا این تیم را برای بازیهای انتخابی المپیک و همچنین بازیهای آسیایی هانگژو آماده کند.
فارغ از اینکه عنایتی چقدر در سقوط پیکان نقش داشت، موضوع قابل تامل انتخابی است که فدراسیون فوتبال انجام داد و نیمکت امیدها را به مربیای سپرد که پس از سقوط یک تیم، قرار شد ماموریت صعود امیدها را بر عهده بگیرد.
البته آخرین انتخاب صورت گرفته برای نیمکت امیدها، تنها یک مورد از موارد متعدد از مربیانی است که وجود کارنامه نهچندان قابل توجه تنها برای اینکه نیمکت خالی نماند، پای قرارداد با تیم امید را امضا کردهاند اما خب نه معجزه رخ داد و نه طلسمی شکسته شد.
این روند سبب شد تا امروز حسرت فوتبال برای رسیدن به المپیک به عدد ۵۲ برسد و از نیم قرن هم بگذرد و همچنان المپیک مونترال ۱۹۷۷ و آن تیم پرافتخار حشمت مهاجرانی، آخرین خاطره ثبت شده از فوتبال در بزرگترین میدان ورزشی دنیا باشد.
مسائل مالی و پیشتیبانی را از باید از مهمترین عواملی دانست که سبب میشود که نیمکت تیم امید خریداری نداشته باشد و برخی مربیان تنها از سر پیشنهاد نداشتن و خالی بودن دستشان، روی فدراسیون فوتبال زمین نمیاندازند و روی نیمکت امید مینشینند! صعود فوتبال به المپیک و حضور در این آوردگاه ورزشی یکی از بزرگترین هدفهای هر کشوری است اما در فدراسیون فوتبال با وجود وعدههای کلامی، هیچگاه بودجه و آمادهسازی که فدراسیون فوتبال برای تیم فوتبال امید در نظر میگیرد، هیچ نسبتی با بزرگی هدف صعود به المپیک ندارد. به عبارت دیگر فدراسیون فوتبال میخواهد با یک بودجه حداقلی و نازل به یک هدف حداکثری و بزرگ مانند صعود به المپیک برسد.
به همین خاطر اکثر مربیان با توجه به رقم پایین در نظر گرفته شده توسط فدراسیون فوتبال برای هدایت تیم امید، کمترین رغبتی برای قبول این پیشنهاد ندارند و این رویکرد سبب میشود تا حتی مربیانی که با تیمشان در لیگ برتر نتیجه قابل توجهی هم نداشتهاند، به پیشنهاد فدراسیون نه بگویند.
مسائل مالی در کنار عدم همکاری باشگاهها با تیم امید برای در اختیار گذاشتن بازیکن در اردوها سبب شده، نیمکت امیدها، این روزها یکی از بیطرفدارترین نیمکتهای فوتبال ایران باشد، آن هم تیمی که میخواهد برای المپیک بجنگد اما بودجه و آمادهسازیاش از به حد یک مسابقه آسیایی هم نمیرسد.
برای شکسته شدن طلسم صعود فوتبال به المپیک فارغ از هر مربیای که در روزهای آینده به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب شود، فوتبال ایران به تغییر نگاه مدیریتی احتیاج داد. امیدها تنها با یک حمایت حداکثری که در حد و اندازههای رقابتی مانند المپیک باشد خواهند توانست پس از ۱۹۶۴ توکیو، ۱۹۷۲ مونیخ، ۱۹۷۶ مونترال و ۱۹۸۰ مسکو( ایران با وجود صعود به دلیل تحریم این مسابقات از سوی کشورمان حضور پیدا نکرد) برای پنجمین بار به المپیک صعود کنند.