به گزارش سهشنبه شب ایرنا، نیمفصل اول لیگ برتر فوتبال در شرایطی به پایان رسید که سطح کیفی مسابقات و عملکرد پرفراز و نشیب تیمها برای کمتر کارشناس و هوادار فوتبال کشورمان راضی کننده بود. خروجی این لیگ در تیم ملی و عملکرد نمایندگان کشورمان در رقابتهای باشگاهی آسیا به خوبی آشکار است. در گفتوگو با مجید جلالی، مدیر توسعه و پیشرفت فدراسیون فوتبال و از کارشناسان و مربیان کشورمان به ارزیابی فنی مسابقات نیمفصل اول لیگ برتر پرداختهایم.
او در مصاحبه با ایرنا اشاره کرد که کمیته توسعه و پیشرفت فدراسیون فوتبال یک کار تحقیقی و تحلیلی درباره ۱۵ هفته گذشته از لیگ بیست و چهارم انجام داده که تا اواخر ماه منتشر میشود. جلالی در ادامه به بیان نظراتش پرداخت.
آقای جلالی، بیست و چهارمین دوره لیگ برتر فوتبال در حالی به نیمفصل رسید که چشمانداز مثبتی پیشروی فوتبال دیده نمیشود، به عنوان اولین سوال، نیمفصل اول را چطور دیدید؟
آنچیزی که در لیگ ایران اتفاق میافتد از نظر فنی، نتوانسته انتظارات را برآورده کند. توقع بدیهی این است که شاهد باشیم هر دوره که میگذرد لیگ پیشرفتهایی نسبت به دوره قبل بروز بدهد، اما آمار و ارقام و درصدهای لیگ در ۱۵ هفته گذشته، نه تنها پیشرفتی را نشان نمیدهد، بلکه کمی هم پسرفت داشتهایم.
چرا به اینجا رسیدیم؟
دلایل زیادی میتوان برشمرد که سبب شده لیگ ایران با افت کیفیت روبهرو شود. یکی از دلایلها میتواند این باشد که مربیان ما باید از نظر فنی میبایست به روزتر شوند و دانش فنی بالاتری کسب کنند و آمادهتر از نظر فنی، روی نیمکت بنشینند. یک بخش دیگر به حاکم شدن دیدگاه نتیجهگرایی در باشگاهها برمیگردد. اینکه مدیران و هواداران، روی کسب نتیجه متمرکز شدهاند و مربی نیز تحتتاثیر این انتظارات قرار میگیرد. همین سبب میشود که شاهد باشیم که در نیمفصل اول آمار تغییرات نیمکتها بالا باشد و یک مربی با توجه به اینکه در آن باشگاه، تمرکز روی نتیجهگرایی است، ثبات نداشته باشد.
به حاکم شدن تفکر نتیجهگرایی اشاره کردید که در باشگاهها ریشه دوانده است و فرصت ریسک و برنامهریزی بلندمدت را از مربیان گرفته است. چطور میشود از این عبور کرد و تمرکزها را به سمتی برد که کیفیت هم مانند کمیت مورد توجه باشد؟
جامعه فوتبال با یک مطالبه قوی روی نتیجه متمرکز شده و معتقدم این مطالبه را باید تغییر داد. اگر هواداران، افکار عمومی و رسانهها روی کیفیت مسابقات و بالاتر رفتن سطح فنی لیگ، مطالبه داشته باشند، میتوان باشگاهها را هم به این سمت سوق داد که به کیفیت فنی هم در کنار نتیجه اولویت بدهند. در لیگ خط کشی نداریم که کیفیت را با آن بسنجیم و همواره به کمیت و نتایج نگاه شده است. در حالی که شاید یک تیم پایین جدولی با وجود نتایج ضعیف، اما کیفیت فوتبال بالاتری را نسبت به خیلی از تیمها داشته باشد. باید تیمی که از نظر فنی سطح بالا بازی میکند اما نتیجه لازم را نگرفته هم برجسته و دیده شود.
توجه صرف روی نتیجه هم سبب شده، قدرت ریسک مربیان پایین بیاید و با توجه به احتیاطی که میشود، به بازیکنان جوان کمتر در لیگ میدان داده شود، همین سبب شده که پدیدههای جوان لیگ انگشتشمار باشند. باید از آینده فوتبال با این دست فرمان ناامید شویم؟
معتقدم کمتر موضوع امیدوارکنندهای در لیگ برتر مشاهده میشود. شاید یکی از دلخوشیها و نکات امیدوار کننده، رو آمدن چند بازیکن جوان معدود در لیگ امسال است که توانستهاند با وجود شرایط سختی که وجود دارد، خودشان را نشان بدهند. الان در سپاهان، آلومینیوم و ملوان چند بازیکن جوان در ترکیب حضور دارند. استقلال و پرسپولیس هم به تعدادی از بازیکنان جوان بازی میدهند که این کافی نیست و باید بیشتر شود.
در فوتبالی که نتیجهگرایی قبله آمال باشگاههاست، چه کار باید کرد که یک باشگاه به این نتیجه برسد که باید به بازیکن جوان میدان بدهد؟ به خصوص که یکی از راههای فوتبال ایران برای عبور از این وضعیت اعتماد به بازیکنان جوان است.
یکی از راهها میتواند تدوین قوانین و مقررات باشد. قوانین و قوائدی را در نظر بگیریم که تیمها به سمت به بازیکنان جوان سوق پیدا کنند. البته همچنین به جای بخشنامه و نامه میتوان از قوانین تشویقی استفاده کنیم. مثلا تیمی که بازیکن جوان بیشتری در ترکیب قرار میدهد، در فصل نقل و انتقالات بتواند امتیازاتی شاملش شود.
یک لیگ ناامیدکننده همزمان شده با تیم ملی که قرار است تغییر نسل بدهد اما از دل این مسابقات، کمتر میتوان بازیکنی را پیدا کرد که بتواند جای بازیکنان فعلی را بگیرد و کیفیت لیگ، تیم ملی را هم برای جایگزین کردن بازیکنان وارد یک چالش و بحران کرده است.
واقعا بازیکن نداریم. اینکه لیگ برای تغییر نسل تیم ملی دستش خالی است، یک واقعیت است. تیم ملی باید از لیگ برتر بازیکن بگیرد اما وقتی نیست، چطور باید تغییر نسل بدهد. یک لیگ پویا و بازیکنساز به مربیان با شهامت احتیاج دارد، مربیانی که بدون توجه به ریسک و هزینهای که استفاده از بازیکن جوان میتواند داشته باشد، روی آنها سرمایهگذاری کنند. این سرمایهگذاری برای آینده باشگاه و فوتبالی ملی ما است. این مربیان باید تشویق و معرفی شوند.
به بازی دادن به بازیکنان جوان اشاره کردید. فوتبال ایران اما به نظر میرسد در ردههای پایه و آکادمیها دچار یک سیکل معیوب است که آن بازیکن جوان کمتر به تیم بزرگسالان میرسد.حتی مربی که شهامت هم داشته باشد، سخت میتواند چند چهره جوان در ترکیب تیمش پیدا کند که بخواهد به آن فرصت بدهد.
هر هفته بدون استثنا به باشگاهها و آکادمیهای مختلفی سر میزنم.همه میگویند که فوتبال ایران در رده ۸ تا ۱۴ سال، دارای یک معدن غنی است و استعدادهای زیادی دارد اما این بازیکنان وقتی ۱۷، ۱۸ ساله میشوند، دیگر آن کیفیت قبل را ندارند و نتوانستهاند در مسیر رشد قرار بگیرند. مشکل استعدادیابی نداریم، فوتبال ایران استعداد ناب زیاد دارد، مشکل ما، پرورش استعداد است که سبب میشود این چرخه رشد، کامل طی نشود و نتوانیم در رده جوانان و امید از بازیکن نوجوان و نونهالی که مستعد بوده است، استفاده کنیم. استعداد او در چرخهای که رده به رده بالا میآید، نه تنها کاملتر نمیشود، بلکه حتی از بین میرود.
این چرخه برای اینکه درست کار کند و بازیکن مستعد ۸ ساله امروز، ۱۰ سال دیگر بتواند یک مهره مستعد برای تیم بزرگسالان باشد، چه مسیری را باید در پیش گرفت؟
یکی از موضوعات مهم این است که به مبانی قوی فنی در حوزه تمرینی در ردههای پایه نیاز داریم. اینکه مربیان ما باید برای تمرین دادن در رده پایه، پشتوانه فنی قوی و بهروزتری داشته باشند. یک چالش دیگر، تمرکز روی نتیجهگرایی در رده پایه است، آن هم ردهای که نباید به دنبال نتیجه باشیم. با این حال شاهد هستیم که مربیان برای اینکه دنبال نتیجه هستند، رو به استفاده از بازیکنانی با قابلیت فیزیکی میآورند و این سبب میشود، بازیکنی که ظریف و تکنیکی است، فرصت بازی پیدا نکنند و استعدادش دیده نشود و محو شود.
به وضع قوانین برای استفاده از بازیکنان جوان اشاره کردید، اتفاقی که اول فصل فدراسیون فوتبال به دنبال آن بود اما به نظر میرسد آنطور که باید نتوانست تعداد بازیکنان جوان را در لیست تیمها بالا ببرد.
اوایل فصل به دنبال وضع قوانینی بودیم که باشگاهها از بازیکنان جوان بیشتری استفاده کنند، اما موافقت نمیکردند که تیم جوانتر شود. عنوان میکردند که ما در آسیا بازی داریم و آنها تا دندان مسلح میآیند و اگر ما بازیکن خارجی جذب نکنیم، نمیتوانیم نتیجه بگیریم و به دلیل جوانگرایی نباید استفاده از بازیکن خارجی محدود شود. همین الان استقلال و پرسپولیس ۷، ۸ بازیکن خارجی دارند و تغییر هم میدهند. این سبب شد که بازی به بازیکنان داخلی کمتر برسد و جوانان پشت خط بمانند. با این شرایط چطور میشود از دل لیگ بازیکن جوان بیرون بیاید.
با این مقاومتهایی که مقابل استفاده از بازیکنان جوان وجود دارد، چه کار باید کرد که این مقاومت شکسته شود؟
معتقدم که باید برای یک بازه زمانی کوتاه هم که شده باید در لیست تیمها، جا را بیشتر برای بازیکنان جوان باز کنیم و حضور بازیکنان خارجی را محدود شود. این مسئله شاید برای برخی از مربیان و باشگاهها نگرانکننده باشد اما اعتماد به بازیکنان جوان حتی در یک بازه کوتاهمدت هم جواب میدهد و این اعتماد یک باشگاهها با رو آمدن بازیکنان جوان تا سالها میتواند بیمه کند.در همین لیگهای تهران، بازیکنانی دیدم که توانایی بازی در لیگ برتر را دارند و اگر مربی بودم حتما آنها را به تیم خودم میبردم. باید نگاهها به سمت استفاده از بازیکنان جوان برگردانده شود.
البته در مسیر جاانداختن این تفکر در فوتبال ایران برای میدان دادن به بازیکنان جوان، نباید از معضل بازیکنان پولی و جولان دلالان هم گذشت که سد محکمی برابر تغییر رویه فوتبال ایران خواهند بود.
قطعا، بازیکن پولی یک معضل خیلی بزرگ است. برخی مدیران باشگاهها در صحبتهای خصوصی درباره اینکه چرا از بازیکن پول میگیرند، میگویند هزینه باشگاهداری و شرکت در مسابقات بالاست و آنها چارهای ندارند. این سبب میشود تا بازیکنانی که خانواده پولداری دارند، به باشگاهها راه پیدا کنند و بازیکنان مستعدی که پول ندارند، حذف شوند. هزینههای شرکت در لیگهای پایه بالا نیست. باید فکری به حال این هزینهها بشود.
در تمام صحبتهایتان، موضوع ضرورت تغییر دست فرمان فعلی فوتبال ایران برای بازگشت به مدار پیشرفت آشکار بود. به عنوان سئوال پایانی میخواهیم بپرسیم که فضا برای تغییر چطور باید به وجود بیاید؟
باید به این باور برسیم که با ادامه این روند، چشمانداز روشنی نخواهیم داشت و این سبب خواهد شد با تغییر و تحول راحتتر کنار بیایند. با قوانین فعلی و همچنین شکل برگزاری مسابقات، نه از نظر کیفی و نه از نسلسازی نمیتوانیم به جایی برسیم. باید به این باور برسیم که برای اینکه فوتبال ایران رو به پیشرفت حرکت کند، باید خیلی از ساختارها وتصمیمات تغییر کند. مانند روند آموزش مربیان که باید تغییر کند اما مقاومت وجود دارد. حتی شاید عجیب باشد خیلی از دلسوزان فوتبال هم مقابل این تغییرات مقاومت میکنند و این سبب شده که فوتبال ایران در مدار پیشرفت نباشد. برای عبور از این وضعیت به تغییر نگاهها احتیاج داریم.
منبع: irna.ir
نظر دهید