مخاطب مسخ شده و نتیجه‌گرا، مطلوب رسانه‌های بیگانه
فرهنگی هنری

مخاطب مسخ شده و نتیجه‌گرا، مطلوب رسانه‌های بیگانه

برنامه امواج شبهه در گفت‌و‌گو با دکتر وجیهه گلیان مقدم (پژوهشگر و کارشناس حوزه رسانه) و دکتر علی ودایع (کارشناس روابط بین الملل و حوزه رسانه) به بررسی موضوع «رسانه‌های بیگانه چگونه مخاطب را صرفا نتیجه گرا می‌کنند» پرداخت.

محمدرضا اشراقی کارشناس مجری: چرا رسانه‌ها به دنبال ساختن مخاطب نتیجه گرا و مسخ شده هستند؟

گلیان مقدم پژوهشگر و کارشناس حوزه رسانه در پاسخ به این سوال گفت: رسانه‌ها نقش موثری در انتقال پیام هستند و بزرگترین هدف رسانه‌ها در انتقال پیام حفظ مرجعیت رسانه‌ای است. در وهله‌ی اول اینکه چه پیامی منتقل می‌شود و مخاطب چه نتیجه‌ای از این پیام دریافت می‌کند، چندان اهمیتی ندارد. حفظ مرجعیت در انتقال پیام از مهمترین ویژگی رسانه برای پایداری آن رسانه است.

وی افزود: رسانه‌ها در عملیات روانی یا شناختی در دو حوزه مهم مهندسی پندار و مهندس رفتار فعالیت می‌کنند که با سه سطح متفاوت در حوزه‌ی استراتژیک، تاکتیک و تکنیک رسانه‌ها تلاش می‌کنند تا مفاهیم خود را به مخاطب القاء کنند. از سوی دیگر مخاطب به دلیل عدم پرداختن به مسائل مهم مانند افزایش سواد رسانه‌ای، جلب آگاهی و کانالیزه کردن اطلاعات ناخودآگاه در معرض بسیاری از مطالب قرار می‌گیرد. مطالبی که پیش‌تر رسانه‌ها با اهداف مهم خود، آنها را در بستر‌های عمیق‌تر روان مخاطب جاسازی کرده است که این مسئله بر ابعاد عاطفی، شناختی و روانی مخاطب تاثیرگذار است. اینکه مخاطب لاجرم به دنبال پاسخی می‌گردد که برای پیدا کردن آن تلاش مضاعف نکند، محصول فرآیند عملیات روانی و شناختی در رسانه‌هاست و همان چیزی که به مخاطب منتقل می‌شود را می‌پذیرد. در اینجا مخاطب به سه دسته تقسیم می‌شود. دسته‌ی اول؛ مخاطبانی که یک مفهوم را می‌پذیرد. دسته‌ی دوم؛ مخاطبینی که نسبت به یک مفهوم یا پیام بی تفاوت هستند. دسته‌ی سوم؛ مخاطبانی که نسبت به مفهوم دیدگاهی مخالف دارند که در هر سه دسته مخاطب نتیجه را دریافت کرده است.

این پژوهشگر به اهمیت سواد رسانه‌ای مخاطب اشاره کرد و گفت: با افزایش سواد رسانه‌ای مخاطب مجبور نخواهد شد که هر آنچه رسانه به او القاء می‌کند، بپذیرد.

رسانه‌های ضدمقاومت که درگیر یک آنارشیسم رسانه‌ای شده‌اند

اشراقی کارشناس مجری: بخشی از فرآیند تحریف نتیجه که سبب می‌شود تا مخاطب نتیجه تحریف شده را به راحتی بپذیرد، بحث مخدوش کردن شکل گیری موضوع است. با چه روش‌هایی این موضوع اتفاق می‌افتد؟

گلیان مقدم به فلسفه عملکرد رسانه غربی در رابطه با تحولات منطقه اشاره کرد و گفت: رسانه‌ها در تحولات اخیر به دو دسته تقسیم می‌شوند. یک؛ رسانه‌های غربی یا همان رسانه‌های ضدمقاومت که درگیر یک آنارشیسم رسانه‌ای شده‌اند. به این معنا که تلاش می‌کنند با گزاره‌های انحرافی و جعل اخبار و غلبه بر روایت، تشددی در ذهن مخاطب ایجاد کنند که لاجرم و ناخودآگاه به سمت نتیجه‌ی مخدوش و منحرف برود. از طرفی الگوی بسیار قوی و هدفمند در محور مقاومت وجود دارد. ساختار آرایش نظامی حزب الله لبنان مبتنی بر مدل موزاییکی است. به فرض اگر در منطقه ۱۲ موزاییک وجود داشته باشد و هر کدام از آنها از نظر نظامی برای اینکه شناسایی نشوند، قدرت تحرک نظامی در هرجایی را ندارند، در جای خود مستقر می‌شوند و اگر موزاییک A شکست بخورد، همان جا عقب نشینی می‌کند. اما این موزاییک یک ویژگی دارد، هر موزاییک به صورت مجزا بر مبنای آرایش نظامی اعلام حربی دارند که متصل به واقعیت میدانی است که به رسانه مقاومت کمک می‌کند تا جلوی انحراف فکری مخاطب را بگیرد. اما از آن طرف به دلیل اینکه از سوی رسانه‌های غربی اشباع بمباران محتوایی می‌شویم، رسانه مقاومت مرجعیت خود را در این میان گم می‌کند. مخاطب به راحتی به سمت رسانه المنار نمی‌رود که ناظر بر تحولات میدانی حزب الله است. یا این مدل از استقرار نظامی و رسانه‌ای را بازتعریف و پویانمایی نمی‌کنند. در واقع آنچکه حزب الله لبنان در جنگ با رژیم صهیونیستی اعمال می‌کند، مستندی است که همیشه رسانه‌های غربی در آن جلوتر بودند لیکن اکنون شاهد هستیم که هم در میدان و هم در مستندسازی‌های رسانه‌ای جلوتر هستند. به دلیل اینکه اعلام حربی‌ها خبرنگار مثل یک نیروی جهادی در میدان حضور دارد.

بحرانی به نام ضعف سواد رسانه‌ای

وی با تاکید بر اینکه بحرانی در کشور تحت عنوان عدم سواد رسانه‌ای وجود دارد، بیان کرد: زمانی که نسل z متولد شد اینترنت و فضای مجازی وجود داشت و فرق فاحش آنها با نسل‌های گذشته در این نکته است. نسل z اطلاعات گسترده به عمق یک سانت و حتی کمتر دارند، آنها در فضا‌های مختلف مجازی به خواندن تیتر یک خبر اکتفا می‌کنند یک مخاطب مصرف گرایی که بدون اینکه درباره آن خبر پژوهشی داشته باشد.

نسبت به پیوست رسانه‌ای هوشمندانه عمل نمی‌شود

گلیان مقدم با اشاره به اینکه نسبت به پیوست رسانه‌ای هوشمندانه عمل نمی‌شود، افزود: مدیران ما نسبت به مسائل جاری که عموما بار منفی دارند یا بستر‌های اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهند، شفاف سازی رسانه‌ای انجام نمی‌دهند و بعضا پیوست رسانه‌ای برای آنان تعریف نمی‌شود و همچنین بین سیاست گذاران و کارشناسان خبره رسانه‌ای شکاف عمیقی وجود دارد. کارشناسانی که بعضا نسل z و قبل و بعد آن را می‌شناسند و همه این گروه را مورد مطالعه قرار داده‌اند. حقیقت این است که سنت‌های رایج در بسیاری از مواقع دیگر پاسخ گوی نیاز نسل جدید نیست.

وی اضافه کرد: ما در تبیین رسانه‌ای به نسل z و ارتباط مخاطب با فضای مجازی پیوست رسانه‌ای دقیق و هوشمندانه نداریم. همواره خود را به سنت‌های رایج متصل می‌کنیم و حاضر نیستیم بنیادگرایی را به سمت فضای رایج موجود در جامعه کاهش یا تعدیل کنیم. رسانه‌هایی که در داخل به فعالیت می‌پردازند یا بعضی از رسانه‌های محور مقاومت که هدف و سیاست‌های آنان مبتنی بر حمایت از محور مقاومت است، نقش کنش گری ایفا نمی‌کنند و منتظر می‌مانند که در ابتدا شبکه‌های رویترز، سی ان ان، الجزیزه، المیادین و... روایت اول را داشته باشند. این در حالی است که ما دستاورد‌های بسیاری داشتیم ولی به آن به درستی پرداخته نمی‌شود. رسانه‌های ما به جز کلان داده ها، همه چیز را در دسترس دارند ولی شاهد کنش گری رسانه‌های خود هستیم و این یک آسیب جدی است که باید به آن پرداخته شود.

این کارشناس عنوان کرد: زمانی که مخاطب جایگزین مناسب برای تبیین اندیشه جاری و سالم نداشته باشد، جامعه ناخودآگاه به سمت سرگرمی سوق پیدا می‌کند و زمانی که بی هدف و بدون برنامه پیش می‌رود و بواسطه موبایل از فضای مجازی به عنوان سرگرمی استفاده می‌کند، در واقع هویت و ساختار معنوی او از دست من خانواده خارج می‌شود و تبعات دیگری در نسل‌های آینده خواهد داشت، که چندان مطلوب نخواهد بود.

در رفتار رسانه‌های داخلی ما یک اقناع اجباری وجود دارد

اشراقی کارشناس مجری: در مقابل تمام شیوه‌هایی که رسانه‌های بیگانه دارند، باید چگونه عمل کنیم؟

گلیان مقدم در اینباره گفت: در رفتار رسانه‌های داخلی ما به نسبت هر موضوع یک اقناع اجباری وجود دارد و از روش‌های استفاده می‌شود که مخاطب به جای اینکه انتخاب گر باشد، مجبور به انتخاب است، بدین شکل مخاطب در میدان در جبهه مقابل ما قرار می‌گیرد. یکی از اشتباهات رسانه‌های داخلی کلی گویی و عدم شفافیت سازی است. حتی در پرداختن به موضوعات مهم داخلی به کارگیری کلمات هم بسیار مهم هستند، هر کلمه بار معنای خود را به همراه دارد. بنابراین؛ در موضوعات مختلف رسانه می‌تواند از واژه‌های استفاده کند که مخاطب ناخودآگاه از عمق وجود خود با رسانه همراه شود، اما وقتی از گزاره‌هایی استفاده می‌شود که باعث برانگیخته شدن مخاطب می‌شود، باید با هر احساسی که مخاطب خواهد داشت، روبه رو شویم. وقتی در رابطه با احساس مخاطب در فضایی امن صحبت نمی‌شود، مخاطب واکنش نشان خواهد داد و واکنش مخاطب در نهایت به ضرر سیاستگذار خواهد بود.

وی افزود: یکی از تکنیک‌های که سبب می‌شود تا رسانه از تکنیک اثرگذاری بیشتری برخوردار باشد، بهره گیری از تولیدات و روایت‌های غیربرخط است که متاسفانه ما از آن کمتر استفاده می‌کنیم.

رسانه‌های جبهه‌ی مقابل به دنبال ایجاد کانال انحراف هستند

اشراقی کارشناس مجری: به نظر شما اساسا با چه شیوه‌هایی و به چه دلیل رسانه فرآیند را مخدوش و از ذهن مخاطب دور می‌کنند تا مخاطب بتواند فقط نتیجه را دریافت کند؟

ودایع کارشناس روابط بین الملل و حوزه رسانه از دو بُعد به این موضوع نگاه کرد و گفت: سواد رسانه‌ای بدون شک بسیار مهم است، اما مسئله‌ی بسیار مهم‌تر آن ضعف رسانه‌های داخلی می‌باشد. کما اینکه مقام معظم رهبری ظرف سه سال اخیر حداقل در چهارنوبت به صراحت کلام گفته‌اند که ما چرا در حوزه روایتگری و ارائه روایت به مخاطب ضعف داریم. این موضوع به نوعی عدم کنش گری ما در حوزه رسانه را نشان می‌دهد و به چشم ایشان نیز آمده است.

وی به بُعد دوم اشاره کرد و گفت: رسانه‌های جبهه‌ی مقابل به دنبال ایجاد کانال انحراف هستند. به این معنا که به دنبال کانالیزه کردن ذهن و فکر مخاطب در فرآیند آکواریم دودی هستند. آنها برای مخاطب نسبت به واقعه احساس ایجاد می‌کند که هوشمندی آنها را در این فرآیند می‌رساند.

در فرآیند کانال انحراف، بازی با جزئیات رکن بنیادین آن است

اشراقی کارشناس مجری: نظر شما درباره‌ی شکل گیری موضوع و تحریف نتیجه از زوایه نگاه آنها چیست؟

این کارشناس بیان کرد: در فرآیند کانال انحراف چند نکته را به موازات هم پیش می‌برند؛ که بازی با جزئیات رکن بنیادین آن است. اما زیر بازی با جزئیات به دنبال تنوع سوژه و طراحی میکروسوژه‌ها یا همان ریزموضوعات هستند. بدین معنا که از یک اتفاق واحد مشاهده می‌کنیم، که چندین و چند خبر و زنجیره‌ی خبر طراحی و منتشر می‌کنند. با این روش در مرحله اول؛ مخاطب دچار بی حسی نسبت به خبر نمی‌شود، اگر بخواهیم برخی از رسانه‌های داخلی را مورد بحث و بررسی قرار بدهیم، می‌بینیم که در بخش‌های مهم خبری یک خبر واحد عینا در حال تکرار است. ولی در یک رسانه جبهه مقابل، یک خبر واحد با جزئیات متنوع و با کدگذاری‌های متفاوت برای مخاطب بسته بندی و ارائه می‌شود. مخاطبی که در برابر این پیام قرار می‌گیرد، احساس می‌کند که در حال دریافت یک پیام جدید است، پس نسبت به آن بی حس نمی‌شود.

وی افزود: قسمت دیگر ماجرا این است که آنها تلاش می‌کنند تا در فرآیندی که مخاطب احساس نمی‌کند، به او بگوید که موضوع را به شکلی ببیند که رسانه از آن زاویه به آن نگاه می‌کند. در واقع ریزموضوعات وجه اصلی طبخ محتواست.

کلی گویی در ارائه محتوا و روایت گری ممنوع!

ودایع اضافه کرد: یک تفاوت رفتاری در رسانه ایرانی با رسانه‌های خارج از ایران وجود دارد. رسانه‌های ایرانی در روایت گری و ارائه محتوای خود اقدام به کلی گویی می‌کنند. هر کدام از ریزکنش گران میدانی توانایی ضربه زنی به طرف مقابل دارند و وقتی پیوست رسانه‌ای داشته باشد، به یک پازل بسیار بزرگ تبدیل می‌شود. اما ما در رسانه‌های خود یک تصویر کلی از موضوع ارائه می‌دهیم، یعنی آن میکروسوژه یا میکرو مفهومی که می‌تواند، کنار هم بر ذهن مخاطب تاثیرگذار باشد را پاک می‌کنیم و از کنار آن بی تفاوت رد می‌شویم و به ارائه یک تصویر کلی می‌پردازیم. در حالیکه در جبهه مقابل، دقیقا نقطه‌ی مقابل این موضوع را دنبال می‌کند.

مسئله اقناع مخاطب میان مدیران ما تعریف نشده است

وی همچنین گفت: متاسفانه در میان مدیران چیزی تحت عنوان اقناع مخاطب تعریف نشده است. ما همواره روایت اول در موضوعات خرد و کلان از دست می‌دهیم و در بزنگاه‌ها و تحولات مهم به وفور آن را مشاهده کرده‌ایم. این موضوع از چهار مولفه‌ی در هم تنیده نشات می‌گیرد. مدیران ما برای مقابله با قدرت نرم، سخت برخورد می‌کنند. این در حالی است که در حوزه رسانه کاملا باید نرمش داشته و با انعطاف برخورد کنیم.

گفتنی‌است؛ برنامه «امواج‌شبهه» گفتگویی تخصصی پیرامون ماهیت‌شناسی و رفتارشناسی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیک‌های رسانه‌ای است، روز‌های یکشنبه و سه‌شنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج اف‌ام ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز پخش می‌شود.


منبع: yjc.ir